یک 24 ساعت دیگر
برای من یادآور هیچ خاطرهای نیست
اول مهر را میگویم
نه خاطرهای نه نقطه عطفی
نه هیجانی
نه شوقی
نه ترسی
هیچی
نه حتی چیزی که این روز را با بقیه روزهایم متمایز کند
فقط یک 24 ساعت دیگر
که مرا از روزمرگی تابستان به روزمرگی مدرسه وصل میکند
البته بیخاطرهی بیخاطره هم نیستم
داد و بیداد معلم را یادم میآید
قلدربازیهای ناظم را یادم میآید
منم منمهای مدیر
بچهبازیهای سرایدار
اراجیف مبصر الدنگ کلاس
ناز و کرشمه دبیر پرورشی
زر زرهای بچه ننهها
دعوای قلچماقها
و البته رفقایم را
غالبا پشیزی برایشان ارزش قائل نبودم
راستش آنها هم درباره من اینطوری بودند
هنوز نمیدانم حکمت نسخکشی روز اول مدرسه چه بود؟
قرار بود گوشی دست چه کسی بیاید؟
چرا هیچ معلمی روز اول مدرسه نخواست که محبوب شود؟
من از اول مهر متنفر نیستم
سعی میکنم تنفرم را جای دیگری خرج کنم
حداقل یک جایی که ارزشش را داشته باشد
همان بهتر که اول مهر برای من یک تاریخ باشد
یک 24 ساعت دیگر
که مرا از روزمرگی تابستان به روزمرگی مدرسه وصل میکند
همین