بیدار که شدم
اول از همه
چشمانم را اطو کردم
قلبم را از یخچال برداشتم
مغزم از ماشین لباسشویی درآوردم
زبانم را از روی گاز برداشتم
همه را سر جایشان گذاشتم
برگشتم
این بار مثل آدم خوابیدم